سوار تاکسي شدم. يارو صداي ضبطشو تا ته زياد کرده بود. ميگم ميشه صداي ضبطتونو کم کنيد؟ ميگه اذييتتون ميکنه؟! پ نه پ گفتم کم کني اين يه تيکشو من بخونم ببيني صداي کدوممون بهتره!
رفتم سوپر مارکت ميگم اقا ببخشيد يه لامپ???محبت کنين.
اورده تست کرده ميگه ميبري؟
ميگم پـَـ نـَـ پـَـ همين جا ميخورم!
زنه شیکمش اومده جلو ، رفیق ما میپرسه این حامله س؟؟ پـَـَـ نــه پـَـَـ این زن آقا گرگه اس، شنگول رو خودش خورده، منگول رو داده شوهرش
دارم بهش فحش ميدم ميگه با مني؟؟ميگم پـَـــ نــه پـَـــ با کودک درونم هستم جاشو خيس کرده عصباني شدم
یاهو مسنجرمو با چراغ روشن آوردم بالا ... دوستم پی ام داده می پرسه انلاینی؟
پَ نه پَ شمع روشن کردم محیط یاهو برات رمانتیک کنم
رفته بودیم مکه یه پیر مرد که کاروانه ما بود مثلا میخواست سر صحبت باز کنه مخمون به کار بگیره ازم پرسید پسرم واسه زیارت خدا اومدی؟... گفتم پ ن پ ...اومدم کارایه انتقالیه امام رضارو ردیف کنم بیاد اینجا....
رفتم تو آشپزخونه به مامانم گفتم دوتا تخم مرغ به من بده.میگه میخای بخوریشون
نه پَس میخام روشون بخابم از تخم که دراومدن به فرزند خوندگی قبولشون کنم